این پرونده از مدتی پیش با شکایت چند زن در اداره آگاهی تهران آغاز شد. به گفته شاکیان، مردی خود را به عنوان یک پزشک زیبایی جا زده بود و پس از بیهوش کردن آنها، نقشههای پلیدش را عملی میکرد.
یکی از شاکیان توضیح داد: در اینستاگرام با صفحه این جراح قلابی آشنا شدم. او چندین تصویر از نمونه کارهایش را در صفحهاش منتشر کرده بود و با داشتن بیش از ۱۸۰ هزار دنبالکننده، به خوبی میدانستم که کار او عالی است. بنابراین با شمارهای که در صفحه نوشته شده بود تماس گرفتم و فردی که خود را منشی دکتر معرفی کرده بود، گفت که باید وقت را از طریق یکی از شبکههای اجتماعی بگیرم.
او ادامه داد: در نهایت آدرس مطب را دریافت کردم و به محض ورود، دکتر را دیدم. هرگز تصور نمیکردم که او یک فریبکار باشد. همان روز بعد از نوشیدن آبمیوه بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، در خیابانی خلوت رها شده بودم. دقایقی گیج و مبهوت شدم و پس از آن با شماره دکتر تماس گرفتم. او به من گفت که اگر شکایت کنم، فیلم سیاهی که ضبط کرده را منتشر میکند و آبرویم را میبرد.
ردپای یک مجرم سابقهدار
ماموران با انجام تحقیقات گسترده متوجه شدند که این جراح قلابی با مدارک جعلی، دفتری را برای مدت کوتاهی اجاره کرده است. از سوی دیگر، کارآگاهان با همکاری شاکیان به شناسایی چهره متهم پرداخته و سرنخی به دست آوردند. او مجرمی با سابقه بوده که چند سال پیش به اتهام آزار و اذیت زنان و دختران بازداشت و به زندان رفته بود. وی به تازگی از زندان آزاد شده و دوباره به فعالیتهای مجرمانهاش بازگشته بود. در این شرایط، مکانهای تردد این مجرم تحت نظر گرفته شد و در نهایت کارآگاهان موفق به دستگیری او شدند.
آرزویم این بود که جراح شوم
این متهم ۳۰ ساله برای دومین بار به همان جرم یعنی آزار و اذیت زنان دستگیر شده است. اما این بار تصمیم گرفته بود خودش را به عنوان جراح زیبایی معرفی کند.
او در بازجوییها به جرم خود اعتراف کرد و گفت: من تنها تا دوره راهنمایی درس خواندهام اما همیشه آرزویم بود که یک جراح زیبایی شوم. شرایط اقتصادی نامناسب به من اجازه نداد که به آرزویم برسم و در نتیجه تبدیل به یک مجرم شدم.
متهم ادامه داد: برای شروع این سناریو، ابتدا چند دنبالکننده در اینستاگرام خریدم و عکسهایی که متعلق به پزشکان دیگر بود را در صفحه خود قرار دادم تا بتوانم نقشهام را پیش ببرم و زنان را فریب دهم. سپس با مدارک جعلی دفتری را برای چند ساعت اجاره کردم و به قربانیان میگفتم که آنجا کلینیک من است. جالب اینجاست که هیچکس متوجه نمیشد که تابلویی از پزشک در سر در آن نصب نشده است. سپس قربانیان را آزار داده و از آنها فیلم سیاه ضبط میکردم.
او گفت: اگر قربانیها چیزی با ارزش هم داشتند، آنها را ربوده و سپس در حالی که آنها نزدیک به بیهوشی بودند، به سمت ماشینم میبردم و آنها را در مکان خلوتی رها میکردم.
این متهم انگیزهاش را حسرتهای گذشته و وسوسههای شیطانی عنوان کرد. او هماکنون با قرار قانونی بازداشت شده و تحقیقات بیشتر در مورد او توسط ماموران اداره آگاهی تهران ادامه دارد.